آیا سید محمد خاتمی برای چندمین بار در عمر سیاسیاش برای پذیرش کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری آماده میشود؟ جمعی از هوادارانش از او دعوت کردهاند تا در انتخابات اعلام کاندیداتوری کند و برخی دیگر حتی شعار انتخاباتیاش را نیز از هم اکنون مشخص کردهاند، صفحه فیس بوک منتسب به او نیز اخیراً به شدت فعال شده و گزیده سخنان رییس جمهور سابق را با آب و تاب فراوان برای تهییج دوباره هواداران دیروز به اشتراک میگذارد، با این همه اما هنوز جای این سوال باقی است که نظر غالب بدنه جریان اصلاحطلبی، امروز تا چه اندازه متاثر از میراث 8 سال ریاست جمهوری سید محمد خاتمی است.
16 سال پس از دوم خرداد 1376 اصلاح طلبان بار دیگر برای کاندیداتوری سید محمد خاتمی متحد میشوند شورای هماهنگی جبهه اصلاحات متشکل از مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، حزب کارگزاران سازندگی ایران، انجمن اسلامی معلمان، مجمع نیروهای خط امام، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، انجمن اسلامی جامعه پزشکان، حزب اراده ملت ایران، انجمن روزنامهنگاران زن ایران، حزب اسلامی کار، مجمع دانشآموختگان ایران اسلامی، انجمن اسلامی مهندسان، مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، حزب مردمسالاری، حزب همبستگی ایران، حزب خانه کارگر، حزب جوانان ایران اسلامی، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و نیز بسیاری از شخصیتهای سیاسی از سید محمد خاتمی دعوت کردهاند تا باردیگر رهبری اصلاحات را با هدف پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 بر عهده بگیرد انتخاباتی که به گفته علی اکبر ولایتی میتواند مهمترین موضوع در تاریخ ایران باشد.
علی اصغر رمضان پور" کارمند بخش فارسی بی بی سی انگلیس، طی یادداشتی که در وب سایت روزآنلاین (roozonline) منتشر شده، از "عدم درک رهبران اصلاحات نسبت به مناسبات داخلی و بین المللی" ابراز تأسف کرد.
وی با بیان اینکه "4 ماه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری نمانده است" ، جمهوری اسلامی ایران را به إعمال خشونت متهم کرده و می نویسد: «نتیجه این شرایط، نوعی ناامیدی فعالان جنبش از امکان ادامه فعالیت سیاسی در محیطهای عمومی در ایران و از آن مهمتر ناامیدی از دگرگونی به سوی بهبود اوضاع در فضای سیاسی ایران است.»
معاون وزیر فرهنگ در دولت آقای خاتمی، با بیان اینکه "اصلاح طلبی در ایران، در مقایسه با دوران پرجوش و خروش دوم خرداد، هم دچار تغییر در رهبری و سازمان شده است و هم دگرگونی در خاستگاه اجتماعی و هم تنش در ایدئولوژی همگانی جنبش" ، افزوده است: «اگرچه شاید محمد خاتمی هنوز هم مهمترین رهبر اصلاح طلبی در ایران باشد، اما با رادیکال شدن شعارها در انتخابات سال ۱۳۸۸ و جایگاه تازه موسوی و کروبی، نوعی تغییر در جایگاه این رهبری به وجود آمده است. اما مهم ترین تغییر در رهبری و سازمان اصلاح طلبی در ایران، تحول دیگری است. در سال های نخست ریاست جمهوری خاتمی و حتی در زمان انتخابات، نوعی رهبری سازمان یافته جمعی در کنار رهبری فردی خاتمی وجود داشت. چهره هایی مانند سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده و عباس عبدی و متفکرانی مانند حسین بشیریه که در اینجا مجال نام بردن از همه آنان نیست و سازمان های سیاسی مانند جبهه مشارکت و تشکل های نزدیک به ملی-مذهبی ها و تشکل های مدنی در درون یک سیستم شناخته شده به فرآیند تصمیم سازی در رهبری جنبش کمک می کردند؛ اما امروز گویی مجال گفتگو تنها در فضای آلوده و بی سازمان فیس بوک مانده است. شوخی روزگار این است که جنبشی که منادی گفتمان گفتگو میان همه ایرانیان بود، اکنون حتی از گفتگوی درونی خویش هم بازمانده است.» ....